در این سن نوزادتان میتواند یکی دو کلمهای حرف بزند - معمولاً برای اشاره به چیزهایی که دوست دارد یا در زندگی روزانۀ خود به آنها اهمیت میدهد. شاید منتظر شنیدن کلمه «ماما» باشید اما «بابا» (دَدَ) را زودتر از «ماما» خواهد گفت. نه به خاطر اینکه پدرش را بیشتر دوست دارد، بلکه صدای «ب» راحتتر از «م» است (به طور کل تلفظ حروف بیصدای «ن»، «د»، «ب» و «پ» برای نوزادان راحتتر از تلفظ بقیه حروف بیصداست). شاید هم به این دلیل باشد که مادران هنگام صحبت کردن با نوزادشان بیشتر از کلمه «بابا» استفاده میکنند: «بابا آمد!» نوزاد هر کلمهای را که زودتر به زبان بیاورد (و هیجان شما را از شنیدن آن ببیند)، آن کلمه را در حین یادگیری کلمات دیگر، مدام با خود تکرار میکند. البته اغلب آن را اشتباه به کار میبرد، برای مثال به گربه اشاره میکند و میگوید «هاپو». چنین اشتباهی طبیعی است، اما میتوانید با گفتن نام صحیح آن، او را راهنمایی کنید. در این مرحله است که نوزادتان اشاره کردن را یاد میگیرد. با این شیوه از شما راجع به چیزی که به آن نگاه میکند، سؤال میکند تا دایره لغاتش را افزایش دهد. به او بگویید که «بله» نام آن اردک است، یا آن چیزی که در هوا پرواز میکند، هواپیما است. این بازیِ اشاره کن و بگو، هیچ وقت تمامی ندارد. اما یادتان باشد که نتیجۀ آن را هنگامی میبینید که خودش این کلمات را میگوید. اگر نوزادتان هنوز به چیزی اشاره نمیکند، تلفن را به دستش بدهید؛ میل زیاد او به فشار دکمههای آن، انگشتهای کوچکش را قوی خواهد کرد.با گذشت چند ماه، خواهید دید که نوزادتان بیش از پیش حرفهای شما را متوجه میشود. او میفهمد که راجع به چیزی دارید حرف میزنید و به درستی به شما پاسخ خواهد داد. البته فقط زمانی که او هم دوست داشته باشد، پاسخ بدهد. او سؤالات و جملاتی از قبیل «گرسنته؟» و «آن کتاب را برایم بیاور» را میفهمد و به آنها پاسخ میدهد.