top
تقویت مغز نوزاد در ماه چهاردهم تولد

تقویت مغز نوزاد در ماه چهاردهم تولد

کارگروه پزشکی پرتال جامع کودک،مهدکودک و خانواده: کودکان در ماه چهردهم رفتار هایی از قبیل تقلید کردن اشاره کردن نوع دوستی و کمک کردن و... را از خود نشان میدهند

تقویت مغز نوزاد در ماه چهاردهم تولد

کودک نوپایتان با کامیونش بازی می‌کند، شما باید روی زمین بنشینید و کامیون خودتان را هل بدهید و شروع کنید به وووم وووم کردن. به اطرافیان کودک یا کسانی را که به دیدن او می‌آیند، بیاموزید که با تقلید از رفتار و کارهای او، چه دست تکان دادن باشد و چه اتل متل توتوله یا غل دادن توپ، لبخند را به لبان او می‌آورند، با او تماس چشمی برقرار می‌کنند و رابطه‌ای بین آن‌ها شکل می‌گیرد. البته اگر از کوبیدن اسباب بازی روی میز یا پرت کردن شیشه شیرش تقلید کنید، از اینکه این رفتارهای منفی را بیشتر در او ببینید، تعجب نکنید. از رفتارهای مثبتش تقلید کنید تا این رفتار‌ها را در او تقویت کنید.
ظرف دو سال، وقتی کودکتان روی پازل کار می‌کند، پشت میز بنشینید و با او روی آن کار کنید. از او جلو نزنید، بیشتر از او قطعات را جور نکنید و یا سریع‌تر از او کار نکنید. فقط همگام با سرعت و سبک و سیاق او در این کار شرکت کنید. با این کار رابطه دوستانه‌ای بین شما ایجاد خواهد شد.
وقتی که کودکتان بزرگ‌تر می‌شود، شاهد روزهایی خواهید بود که به سراغتان می‌آید و راجع به رویدادی با شما صحبت می‌کند. مثلاً «عروسکم خوابیده» یا «گربه معلمم چند تا بچه گربه دارد» یا «از درس جبر و احتمال متنفرم و دیگر هیچ وقت به آن کلاس نمی‌روم.» مهم است که در چنین شرایطی اولین مکالمات زمان نوزادی او را به یاد بیاورید، آن زمانی که شما با او با لحن کودکانه صحبت می‌کردید و او در پاسخ به شما سخنان نامفهومی ادا می‌کرد. حتی در این سن نیز لازم است مانند آن روز‌ها با او صحبت کنید. برای مثال در پاسخ به او بگویید: «از جبر و احتمال بدت می‌آید و نمی‌خواهی دوباره سر کلاس بروی؟ ظاهراً امروز در مدرسه اتفاق خیلی بدی افتاده.» با این پاسخ‌های محبت آمیز او را تأیید کرده و تشویق می‌کنید که راجع به آن مسأله فکر و صحبت کند.
کودک هنگام اشاره کردن، مسئولیت آموزش خود را به عهده می‌گیرد و از فرد دیگری می‌خواهد اطلاعاتی دربارۀ شیء مورد نظرش به او بدهد. آن‌ها می‌دانند که آن فرد در ذهن خود افکاری دربارۀ آن شیء دارد. بنابراین اشاره در واقع راهی برای گفتن این جمله است که «لطفاً نام آن چیز را که آنجاست و طرز کار و مورد استفادۀ آن را به من بگو». اشاره کردن، نشان دهندۀ آگاهی اجتماعی از این امر است که فرد دیگری می‌تواند در مورد شیء مورد نظر به او آگاهی بدهد.
بنابراین با اینکه از این همه اشاره به اشیاء مختلف خسته شده‌اید، سعی کنید به سؤالات او پاسخ کاملی بدهید. شاید لازم شود که خودتان هم (دربارۀ موضوع مورد سؤال) تحقیق کنید. برای مثال اگر کودکتان به ماشین آلات مختلفی اشاره می‌کند، شاید لازم شود که خودتان نام آن‌ها و تفاوت بین لودر، کج بیل و لودر خاکبردار را یاد بگیرید.
این تجربه‌های یادگیری مشترک، ارزش بسیاری در پی ریزی رابطۀ مادر و فرزندی دارند.
کودکان به طور ذاتی به دنبال کسب مهارت در محیط‌های مختلف و با اشیاء مختلف هستند و هر چه که ما در مورد کودکان در این سن می‌دانیم، تقلید از هم سن و سالان را امری منطقی می‌نماید.
بنابراین تعجبی ندارد، وقتی که بچه‌ها در یک محیط گروهی مانند مهد کودک قرار می‌گیرند، با تماشای هم سن و سالان ماهر خود، چیزی را به طور مؤثر بیاموزند. این مسأله می‌تواند برای خانواده‌ها مفید باشد. اگر در مهد کودک، در هر وعدۀ غذایی به آن‌ها ابزار غذا خوردن بدهند، یک شب که سر میز نشسته‌اید، از اینکه اینقدر با مهارت قاشق را به دست گرفته است، تعجب خواهید کرد (البته به لطف حضور بچه‌هایی که با او سر یک میز نهار خورده‌اند) و بعد‌ها در این سن اگر کودکتان تمایلی به استفاده از لگن دستشویی نداشت، یکی از هم سن و سالان ماهر او می‌تواند نحوۀ این کار را به او نشان داده باشد.
از طرف دیگر شاید هرگز ندیده باشید که کودک آرامتان نسبت به اسباب بازی‌ها رفتار مالکانه‌ای داشته باشد. اما یک روز که با خانواده به گردش رفته‌اید، کودکتان توپ زیبایی را در دست پسر عمویش می‌بیند و به سمت او می‌رود؛ او را هل داده و توپ را از چنگش در می‌آورد. مات و مبهوت مانده‌اید! این مهارت تهاجمی را از کجا یاد گرفته است؟ شاید از یکی از بچه‌های مهد کودک
کودکان نوپا حتی در شروع سال دوم زندگیشان، ذاتاً نوع دوست هستند و به طور فطری مشتاق هستند که به دیگران، حتی به افراد غریبه، در صورت نیاز کمک کنند. این علاقه به نوع دوستی در کودک درست همزمان با هنگامی که می‌دانیم حس همدلی در او در حال شکل گیری است، ایجاد می‌شود. کودک در این سن کم کم متوجه افکار، احساسات و نیاز سایر افراد می‌شود – حتی اگر این‌ها با افکار و احساسات و نیازهای او متفاوت باشند – و دوست دارد پاسخ بدهد.
در مورد خودکار، کودک ممکن است فکر کند (اگر توانایی این گونه فکر کردن را داشته باشد) (من نیازی به آن خودکار ندارم، اما می‌دانم که شما به آن نیاز دارید؛ دوست دارم به شما کمک کنم)
حال که کودکتان متوجه نیاز دیگران به کمک می‌شود، او را برای کمک در کارهای خانه، در سطحی که از نظر هر دوی شما قابل قبول باشد، شرکت دهید. با اینکه شاید نتواند به تنهایی اسباب‌بازی‌ها را مرتب کند، اما می‌تواند مسئولیت قرار دادن ماشین‌هایش در قفسه یا مرتب چیدن عروسکهای پارچه‌ای بالای تخت خوابش را در حضور و با راهنمایی شما بر عهده بگیرد. کودک نوپایتان می‌تواند تحت نظارت شما دستمال سفره‌ها را دور میز بچیند، یا لباس‌ها را داخل ماشین لباس شویی بیاندازد. با قدردانی از زحمات او و محدود کردن انتقادهای خود، علاقۀ او را در کمک کردن به دیگران تقویت کنید. هدف شما باید مشارکت دادن او در کار‌ها باشد، نه کاملاً درست انجام دادن آن‌ها.
البته باید الگوی او در کمک کردن شوید. وقتی با یک گروه بیرون می‌روید، به نیازهای کودک خود توجه کنید و در عین حال آمادۀ کمک به سایر مادر‌ها و یا سایر کودکان نیز باشید. برای مثال در را برای کسانی که با کالسکه پشت سرتان می‌آیند، باز نگه دارید. وقتی کودکی در زمین بازی به زمین می‌خورد، به او توجه کنید. در رستوران شیشه شیری را که از دست کودکی به زمین می‌افتد، بردارید. اگر به این فکر می‌کنید که در یک پروژۀ خدمات اجتماعی شرکت کنید، پروژه‌ای را انتخاب کنید که کودک نوپایتان نیز بتواند همراه شما بیاید. او در سنی است که می‌تواند تلاش‌های اجتماعی شما را درک و تقدیر کند و این می‌تواند زمینۀ داوطلب شدن او در تمام عمر شود (اگر ببیند که سایر کودکان هم سن او نیز به دیگران کمک می‌کنند، این عادت خوب در او تقویت می‌شود. به یاد داشته باشید قدرت تأثیرگذاری هم سن و سالان در این سن بسیار زیاد است)



مرتبه
مرتبه
نظر و تجربه خود را برای دیگران ثبت کنید

تبلیغات ویژه

تجربه مادرانه
شما میتوانید در مورد موضوع زیر بحث و تبادل نظر کنید و در قسمت نظرات تجربه خود را با مادران در میان بگذارید :
موضوع انتخاب شده :
جدا کردن اتاق فرزندان
تجربه خودرا بنویسید
تبلیغات