پسربچهها در سنین بین سه تا چهار سالگی به اسباببازیهای خشن یا بازیهای خشن رایانهای گرایش خاصی پیدا میکنند. این اسباببازیها میتواند روحیه خشونتطلبی را در آنها دامن بزند و آنها را به کارهای خشن وادارد. هرچند امروزه با وجود فیلمها و برنامههای خشن تلویزیونی کودکان بیشتر تحت تاثیر این صحنهها قرار میگیرند و خشونتی را که از دیدن این برنامهها کسب میکنند بسیار بیش از بازی با اسباب بازیهایی مانند تفنگ یا شمشیر است. البته باید به این موضوع هم توجه کرد که روحیه پسران در کل خشنتر از دختران است و نباید این غرایز را در آنها حذف کرد یا پس زد. زیرا این کار عوارض بیشتری در پی خواهد داشت و ممکن است باعث شکلگیری روحیه دخترانه در کودک شود. اگر پسر بچهای را از بازی با اسباببازیهای خشن محروم کنیم و در مقابل عروسک و اسباببازیهای دخترانه را جایگزین آن کنیم قطعا روحیه و تمایل به کارهای دخترانه در او شکل میگیرد و این موضوع آسیبهای بیشتری را متوجه کودک میکند. اما راههای دیگری نیز وجود دارد که ضمن تقویت روحیات پسرانه کودک او را در مسیر درست هدایت میکند. شرکت کودک در کلاسهای ورزشهای رزمی یکی از این راههای مناسب جایگزین برای پسربچههاست. پسران انرژی نهفته بیشتری نسبت به دختران دارند که سعی میکنند از طرق مختلف این انرژی را تخلیه کنند. آنها برای تخلیه این انرژیها ممکن است به بازیهای رایانهای روی آورند و ساعتها وقت خود را پای کامپیوتر بگذرانند و به بازیهای سراسر جنگ و خشونت بپردازند. در حالی که ورزش و بویژه ورزشهای رزمی، هم اعتماد به نفس کودک را تقویت میکند و هم تا حدودی جنبه هنری دارد. ضمن اینکه فعالیت فیزیکی که در این ورزشها وجود دارد انرژی نهفته پسر بچهها را تخلیه میکند، بدون آنکه غرایز آنها را سرکوب کند.
ذکر این نکته نیز ضروری است که روحیه خشونتطلبی و تمایل به اسباببازیهای خشن در نوجوانی بار دیگر در پسران زنده میشود. آنها برای نشان دادن استقلال خود ممکن است در مواردی به خشونت روی آورند. از این رو چنانچه آنها راههای درست تخلیه و بروز احساسات خود را نیاموخته باشند از راههای منفی به این کار دست میزنند. یکی از این راههای منفی میتواند تمایل شدید آنها به بازیهای کامپیوتری باشد. در حالی که دنبال کردن ورزشهای رزمی میتواند انرژیهای دوران نوجوانی را به طریق درست تخلیه کند.
با توجه به مباحث مطرح شده، والدینی که فرزند پسر دارند میتوانند در سنین چهار تا پنج سالگی یا زمانی که احساس میکنند، کودک امکان ورزش دارد و توانمندیهای فیزیکیاش در حال تکمیل است، او را به کلاسهای ورزشی بفرستند و به این طریق، هم قدرت جسمی و هم قدرت روحی و اعتماد به نفس کودک خود را تقویت کنند.