فعالیتهای هنری، تجارب آموزشیِ محرکی برای کودکان به وجود میآورد. کودکان سهساله از طریق لمس کردن و کشف فعالانۀ دنیایشان، به بهترین وجه میآموزند. این تمایل و گرایش، کودکان سهساله را طبیعتاً هنرمند میکند.
هنر برای یادگیری
برای کودکان، کارهای هنری راهی برای ابراز عقاید و برقراری ارتباط با دیگران است. برای بعضی کودکان استفاده از رنگ بسیار آسانتر از کلمات است.
هنر، استفاده از سمبلها را به کودکان میآموزد. کودکان در حین نقاشیش و بعضی فعالیتهای هنری دیگر، برای نشان دادن اشیاء از خط و دایره استفاده میکنند که پایه و بنیان یادگیری نوشتن است. این خطها و دایرهها، در زمان مناسب برای تشکیل حروف کلمات و جملات بهکاربرده میشوند.
نقاشی استفاده از فضا را به کودکان یاد میدهد. آنها همزمان با سازماندهی کردن شکلهای روی صفحۀ کاغذ، استفادۀ منظم و مرتب از فضا را میآموزند. این موضوع اهمیت زیادی دارد زیرا برای مطالعه کردن، کودکان باید چگونگی قرار گرفتن مطالب را در صفحه از راست به چپ و از بالا به پایین درک کنند.
برای کودک، نقاشی راهی برای آفرینش چیزی منحصربهفرد است. هیچ فرد دیگری این نقاشی را دقیقاً به همینگونه نیافریده است. اوست که تصمیمگیرنده است و اوست که شکلها و رنگهای موردنظر و محل قرارگیری اشیاء روی صفحه کاغذ انتخاب میکند.
هنر و رشد
اولین تجربۀ نقاشی کودک خطهای درهم و برهم است. در دوسالگی، کودک رابطۀ حرکات مختلف بازو و دست و شکلهایی را که از این حرکتها روی کاغذ پدید میآیند، کشف میکند. او نتایج و اهمیت خارج شدن از خطهای مرزی شکلهای روی صفحۀ کاغذ را میبیند. برای کودک شور و هیجان این خطخطی کردن صفحۀ کاغذ نه به دلیل شکل ایجادشده بر روی آن، بلکه در اثرگذاری بر روی محیط نهفته است.
کودک سهساله دارای کنترل حرکتی بهتری است. او به علت توانایی در کنترل و محدود کردن حرکت دست به یک حرکت دورانی مستقل میتواند دایرهای مشخص بکشد. همچنین کنترل بهتر حرکتی به این معناست که کودک قادر بهرسم دایره در محل مشخصی از صفحۀ کاغذ خواهد بود. خطهای جداگانه نیز، به علت توانایی بهتر و محکمتر در دست گرفتن مداد، مستحکمتر و باثباتتر هستند.
در نقاشی کودک سهساله دایرههای رسم شده ممکن است تکرار شوند، به دیگر خطهای صفحه متصل گردند یا بهمنظور تشکیل و ایجاد طرحهای عینی و انتزاعی، پیچیدهتر و خالخالی شوند.
در حدفاصل سه و چهارسالگی، کودک ناگهان به شباهت این خطوط درهم و برهم با اشیای محیط اطرافش میاندیشد. "این نقاشی شبیه زرافه است". در این سن کودک نقاشیهایش را بعد از تمام کردن نامگذاری میکند و تنها بعد از رسیدن به پنجسالگی است که قبل از شروع به نقاشی، دربارۀ آنچه میل دارد ترسیم کند، تصمیم میگیرد.
نقاشی
پیشرفت در نقاشی با آبرنگ، با توجه به چالشهای کار با مادۀ مایع و روانتر متفاوت است. در ابتدا کودک سهساله، خطهای تجربی آزمایشی مستقلی روی کاغذ رسم میکند. سپس به رنگآمیزی لکههای بزرگ میپردازد. تجربه و آزمایش مخلوط کردن رنگها، معمولاً به یک نقاشی بزرگ قهوهایرنگ میانجامد.
کودک با تمرین میآموزد چگونه رنگها را بدون آنکه مخلوط و درهم شوند در کنار یکدیگر به کار ببرد و درنهایت استفاده از قلممو را بهعنوان وسیلهای برای نوشتن میآموزد و مهارت رسم کردن یکشکل با یک خط محیطی و سپس پر کردن و پوشاندن فضای درونی آن با رنگ دیگر را به دست میآورد.
رسم چهرۀ انسان
کودک سهساله میتواند صورت انسانی ابتدایی و اولیه را رسم کند. این شکل شامل دایرهای بهعنوان سر و نیز چشم و احتمالاً دهان خواهد بود. با نزدیک شدن کودک به چهارسالگی، از این صورت انسانی خطهایی شعاعی خارج خواهد شد که نشانگر دستها و پاهای صورتک هستند. این شکل کلاسیک، خورشید خانم نامیده میشود.
آغاز کار
والدین تأثیر بسیار زیادی بر احساسات کودکانشان نسبت به هنر دارند. تشویق مدام به کودک کمک میکند که سریعتر و با اعتمادبهنفس بیشتری مراحل بیان هنری خود را بگذراند.