همین که نوزاد به مفهوم «نه» پی ببرد، علاقمند میشود که هر بار صدای شما را در بیاورد. برای اینکه «ن –ه» محکمی از شما یا همسرتان بشنود، لیوانش را روی میز میکوبد، ناگهان موهایتان را میکشد، یا سراغ چیزهایی میرود که میداند نباید به آنها دست بزند (مانند دستگاه کنترل تلویزیون) و حتی ممکن است هنگام انجام این کارها، با نگاهی شیطنت آمیز و موذیانه شما را نگاه کند. هدف او بیشتر جلب توجه و دیدن واکنش شماست تا اینکه قصد سرکشی یا دخالت در چیزهای ممنوعه را داشته باشد.
این کارهای او را شکل اولیۀ اذیتهای دوران مدرسه بدانید و در پاسخ به او، به جای اوقات تلخی او را راهنمایی کنید. لیوانش را از دستش بگیرید و با خونسردی بگویید: «تمام شد.» یا به آرامی او را از تلفن دور کنید و از او بخواهید که به جای آن، با تلفن خودش بازی کند. او درست مانند بچههای مدرسهای، هنگامی که با بیتفاوتی شما مواجه شود، دیگر علاقهای به امتحان کردن چیزهای ممنوعه نخواهد داشت. با توجهِ مثبت به او (برای مثال او را در آغوش بگیرید و ببوسید، در کنار هم بنشینید و کتاب بخوانید)، کمک کنید که بفهمد به جای این آزار و اذیتها، راهها بهتری هم برای جلب توجه شما وجود دارند.
زمان زیادی نمیگذرد که خود نوزاد شروع به نه گفتن میکند. او تا کنون یاد گرفته بود که چگونه سرش را تکان بدهد، اما همین که گفتن خود کلمه را یاد میگیرد، از آن به طور مرتب در مقابل درخواستهای شما استفاده میکند. «میخواهی بقیۀ صبحانهات را تمام کنی؟» «نه!». «میخواهی پوشکت را عوض کنم؟» «نه!». حتی ممکن است به عنوان یادآوری هنگام انجام دادن شیطنتهایش نیز به خودش «نه» بگوید. گرفتن جواب «بله» از کوچولوی 12 ماهۀتان انرژی میخواهد. اما خیالتان راحت باشد، در حین اینکه از خوردن صبحانهاش سر باز میزند، در همان لحظه قاشقش را تا انتها داخل ظرفش فرو میبرد.